فاطمه حلمافاطمه حلما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

فاطمه حلما

فاطمه حلمای شیطون

سلام.خوبین.عید همگی مبارک.ما چند وقتی بود فرصت نمیکردیم بیایم اما الان که فاطمه حلما خوابه اومدم که یه سری به دوستامون بزنم.ماشالله حلما اینقدر شیطون شده که من جرات نمیکنم دست به لب تاب بزنم یا گریه میکنه یا میخواد خرابکاری کنه.قبل عید که سرگرم خونه تکونی بودم و واکسن فاطمع حلما و بعد عید هم مسافرت و جمع و جور کردن وسایلا.خدا رو شمر امسال خیلی خوش گذشت.وجود حلما یه جذابیت دیگه ایی به روزامون داده بود خدا جونم ممنون از اینهمه لطفت.
2 ارديبهشت 1393

بدون عنوان

سلام عمر مامان.الهی دورت بگردم چند روزی هست خیلی حالت بده.هرچی دارو میخوری خوب نمیشی.دارم از غصه دق میکنمودعا میکنم زود زود خوب شی همه ی هستی من.عاشقتم خیلی زیاد.هیچ وقت مریض نشو مامانی همیشه خوب باش نفس مامان  
9 دی 1392

بدون عنوان

از مراسم برگشتیم دخترم اینقدر خسته بود که نمیتونست از خواب بیدار شه یه کم حرکت میکرد دوباره خوابش میبرد اینجا هم زیر میز خوابش برده بود ...
28 آذر 1392

بدون عنوان

سلام دختر گلم.میدونم که خوبی و از خدا میخوام همیشه شاد باشی.خیلی وقته که دیگه فرصت نمیکنم بیام و بنویسم اخه ماشالله اینقدر شیطون شدی که من جرات نمیکنم بیام بنویسم.خدارو شکر خیلی بزرگ و دوست داشتنی شدی مامان میپی بابا میگی سرسری میکنی بابارو میبینی بغلش میکنی عین خانوما میشینی سر سفره با ما غذا میخوری بالاخره که خیلی ماه شدی.من و بابایی هر روز عاشقتر میشیم و هر روز شاکر تر از روز قبل.خیلی بهت نیاز داشتیم خوب که اومدی و مارو از کسالت روزمرگی نجاتمون دادی و شدی همه ی لحظه های خوبمون.از وقتی اومدی زندگی قشنگتره روزا دیگه بلند و غمگین نیست کارام بی هدف نیست و همه ی زندگیم سروسمان گرفتن .تو با شیطونیات امید زندگی بهمون میدی نه فقط من بلکه بابا هم...
28 آذر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فاطمه حلما می باشد