فاطمه حلمافاطمه حلما، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

فاطمه حلما

دردودل با خدای مهربونم

سلام خدا جونم.میدونم بدون اینکه حرفی بزنم تو از همه حرفای دل من خبر داری و میدونم کنارمی  اما بعضی وقتا احساس میکنم ازم رو برگردوندی و اصلا بهم توجه نمیکنی.خدا جونم من خیلی بهت نیاز دارم خیلی زیاد تنهام نذار من از روزای که بدون تو باشم میترسم نمیخوام ثانیه ایی منو به خودم واگذار کنی.کنارم باش با همه ی بدیام و گناهام اما هیچ وقت تنهام نذار.خیلی دوست دارم خیلی زیاد پس                           با زخم تنهاتر شدن محتاج تسکینم نکن               ...
12 شهريور 1392

دندون دراوردن دخترم

امروز 2 روزی میشه که یکی از دندونای فاطمه حلما زده بیرون.چند شبه که نمیخوابه اما من خیلی خوشحالم که داره دندون در میاره.تازه چند روزی هست که شبا بهش سرلاک میدم بخوره قوی شه.چند روزه دیگه هم باید بریم واکسن بزنیم اما من خیلی میترسم اما کسیم نداریم که باهامون بیاد اخه ما اینجا تنهاییم خیلی دوست دارم دخترموتو همه ی هستی مامانی و مامان عاشقته.خوشحالم که تورو دارم تو این شهری که همه باهام غریبن جز تو ...
10 شهريور 1392

حرفای مامان به نی نی

سلام دخترم.من اومدم دوباره بنویسم. از تو از شیرین بازیات از شیطونیات از همه ی کارات که هر بار انجامشون میدی من صد بار خدا رو شکر میکنم و خوشحالم که تو این شهر غریب تورو دارم.خوشحالم که دارمت و تو سکوت سنگین  لحظه هامو میشکونی.ممنون که اومدی که منم طمع مادر شدن رو بچشم و بدونم مادرا عالمی دارن واسه خودشون.فاطمه حلمای من هر وقت بغلت میکنم همه ی غصه هام یادم میره و عاشق تر میشم و میفهمم که اگه خدایی نکرده یه لحظه پیشم نباشی میمیرم.دخترکم هر روز دارم میبینم که داری بزرگ میشی و من شاهد هر لحظه نفس کشیدنتم.میدونم یه روزی میرسه که میگی به عشق اسیری و اجازت و میگیری میخوای عروس بشی قشنگترین عروس دنیا.از خدا میخوام که همیشه موفق باشی نفس مامان ...
6 شهريور 1392

شیطونک مامان

فاطمه حلمای مامان انشالله تا چند روز دیگه 5 ماهتم تموم میشه و میری تو 6 ماه.یعنی یک ماه دیگه بزرگ شدی.الان یواش یواش میخوای دندون در بیاری و کلی لثه هات اذیتت میکنه اما باید تحمل کنی منم کنارتم و عاشقونه دوست دارم.تازه شیرینکم چند روز دیگه عروسی خاله هست و میخوایم بریم پیش مامان جون.خاله و همه ی دختر خاله ها.میدونم اونا بی صبرانه منتظرن که ببیننت.اخه سه ماه هست که ندیدنت.انشالله که خوش بگذره.دوست دارم دختر گلم عمر من ...
11 مرداد 1392

بدون عنوان

برا اولین بار با کلی ترس و لرز بردم حمام.خیلی میترسیدم اما چون قرار بود عمو سجاد بیاد نخواستیم برا اولین بار عمو کثیف ببینه.روسری سرش کردم سرما نخوره.قشنگ شدها ...
7 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فاطمه حلما می باشد